تنهای تنها.....
هرگز یادمان نرود که ارزوهای دیروز همان خوشی های امروز و رنجهای فردایمان هستند...
نامم را پدرم انتخاب کرد ، و نام خانوادگیم را یکی از اجدام ، دیگر بس است ، راهم را خودم انتخاب خواهم کرد همه دوست دارند به بهشت بروند ، ولی کسی دوست ندارد بمیرد . . .
اغلب فکر میکنیم چون خیلی گرفتاریم ، به خدا نمیرسیم اما واقعیت این است که چون به خدا نمی رسیم خیلی گرفتاریم . . .
تو ویترین زندگی به عروسکی نگاه نکن که مال تو نیست ، چون اون فقط وسوسه ات میکنه تا اونی رو که داری از دست بدی . . .
در دعا کردن باید مانند مثل کودکی باشی که شب را به راحتی می خوابد ، چون اطمینان دارد که صبح ، چیزی را که از پدرش خواسته آماده است . . . (اسکوال شین )
خداوندا تو خیلی بزرگی و من خیلی کوچک ولی جالب اینجاست ٬ تو به این بزرگی من کوچک را فراموش نمیکنی ولی من به این کوچکی تو را فراموش کرده ام . . .
خداوند تو را میبیند تو را دوست دارد ٬ و بهترین مخلوقاتش را در کنار تو قرار داده پس تو هم دوست بدار همراهانت را که سوغات خداوند هستند . . . . نامت چه بود؟ آدم: آدم فرزندِ؟ آدم: من را نه مادری نه پدر بنویس اول یتیم عالم خلقت! نام محل تولد؟! آدم: بهشت پاک! اینک محل سکونت؟! آدم: زمین خاک! آن چیست بر گرده نهادی؟! آدم: امانت است! قدت؟! آدم: روزی چنان بلند که همسایه خدا اینک به قد سایه بختم به روی خاک! اعضای خانواده؟! آدم: حوای خوب و پاک , قابیل خشمناک , هابیل زیر خاک! روز تولدّت؟ آدم: در روز جمعه ای به گمانم که روز عــشــق! رنگت؟! آدم: اینک فقط سیاه ز شرم چنان گناه! چشمت؟! آدم: رنگی به رنگ بارش باران که ببارد ز آسمان! وزنت؟! آدم: نرم چنان سبک که قلم در هوای دوست , نرم چنان وزین که نشینم بر این زمین! جنست؟! آدم: نیمی مرا ز خاک نیم دگر خدا! شغلت؟! آدم: در کار کشت امیدم به روی خاک! شاکی تو؟! آدم: خـــدا ! نام وکیل؟! آدم: آن هم فقظ خــدا ! جرمت؟! آدم: یک سیب از درخت وسوسه! تنها همین؟! آدم: همین! حکمت؟! آدم: تبعید در زمین! هم دست در گناه؟! آدم: حوای آشنا! ترسیده ای؟! آدم: کمی! ز چه؟! آدم: که شوم من اسیر خاک! آیا کسی به ملاقاتت آمده است؟! آدم: بلی! کــه؟! آدم: گاهی فقط خدا! داری گلایه ای؟! آدم: دیگر گلایه نه ولی...! ولی که چه؟! آدم: حکمی چنین آن هم به یک گناه؟ دلتنگ گشته ای؟! آدم: زیاد! برای که؟! آدم: تــنــهــا فـقـط خـــدا ! آورده ای ســنــد؟! آدم: بــلــی! چـــه؟! آدم: دو قــطــره اشــک! داری تــو ضــامــنــی؟! آدم: بــلــی ! چــه کــس؟! آدم: تـنـهـا کـسـم خـــدا! در آخرین دفاع؟! آدم: میخوانمش چنان که اجابت کتد دعـــا!
| قالب رايگان وبلاگ پيجك دات نت |
- کیت اگزوز
- زنون قوی
- چراغ لیزری دوچرخه
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
تنهاترین
تنها... و
آدرس
alone90.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
